سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دی 94 - Note Heart
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


Note Heart


دیگر همانند گذشته دلتنگ نمی‌شوم !

حتی دیگر گاه‌به‌گاه هم گریه نمی‌کنم

در تمام جملاتی که نام تو در آن‌ها جاری ست

چشمانم پُر نمی‌شود ..

تقویم روزهای نبودنت را دور انداخته‌ام

کمی خسته‌ام، کمی شکسته

کمی هم نبودنت مرا تیره کرده است ..

اینکه چطور خوب خواهم شد را هنوز یاد نگرفته‌ام

و اگر کسی حالم را بپرسد تنها می‌گویم خوبم !

اما مضطربم

فراموش کردن تو، علیرغم اینکه به حافظه‌ام میلیون‌ها بار سر میزند

و نمی‌توانم چهره‌ات را به خاطر بیاورم، من را می‌ترساند

دیگر آمدنت را انتظار نمی‌کشم

حتی دیگر از خواسته‌ام برای آمدنت گذشته‌ام

اینکه از حال و روزت با خبر باشم دیگر برایم مهم نیست !

بعضی وقت‌ها به یادت می‌افتم

با خود میگویم: به من چه !! درد من برای من کافی ست !!

آیا به نبودنت عادت کرده‌ام؟؟ از خیال بودنت گذشته‌ام؟؟ مضطربم

اگر عاشق کسی دیگر شوم

باور کن، آن روز تا عمر دارم

تو را نخواهم بخشید !! .. 


M.630


ثبت شده در سه شنبه 94/10/29 ساعت 4:41 عصر توسط Mahdi نظرات شما () |

صد بار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت


یک جمله شکایـت به نگارم، بنگارم ..


 


ثبت شده در شنبه 94/10/26 ساعت 1:58 عصر توسط Mahdi نظرات شما () |

ما تنها یک تفاوت بعد از سال‌ها داشتیم

تو  به زندگی برگشتی؛

و من برنگشتم  ..


M.627


ثبت شده در پنج شنبه 94/10/24 ساعت 6:2 عصر توسط Mahdi نظرات شما () |

لیلی و مجنون اگر بودند در دوران تو ..

این یکی حیران من میگشت و آن حیران تو !!


ثبت شده در دوشنبه 94/10/21 ساعت 1:38 عصر توسط Mahdi نظرات شما () |

تو ماه را دوست داری

من ماه هاست تو را ..


ثبت شده در دوشنبه 94/10/21 ساعت 1:37 عصر توسط Mahdi نظرات شما () |

چون خدا دلتنگی اش گل کرد، آدم آفرید
مثل من بسیار، اما مثل تو کم آفرید ..

دست کم از من هزاران شاعر چشمان تو
دست بالا از تو یک تن در دو عالم آفرید

من بد و زشتم، تو اما خوب و زیبا، باز شکر
لااقل ما را برای هم نه، با هم آفرید !!

در هوای عشق، من را خلق کرد، اما تو را
دید من هم عاشقی را دوست دارم، آفرید ..


ثبت شده در دوشنبه 94/10/21 ساعت 1:37 عصر توسط Mahdi نظرات شما () |

معمولا آدم ها زمانی که امتحان مهمی دارن روزهای قبلش رو اختصاص میدن به اون موضوع،

خب الان که به خودم دقت کردم به ظاهر شبیه بنی آدم هستم

و خب منطقیه مثل بقیه باید به اصطلاح آماده شم برای این امتحان یـــــا امتحانات مهم این چند روز !!

بنابراین بعد از کلی برنامه ریزی و تایم خالی کردن و صابون به دل زدن که طول هفته رو درگیر بمونم و دو روز پایانی هفته میچسبم به موضوع امتحانات و ............


زهی خیال باطل ..


اما به یه چیز این همه سال شک داشتم که این چند روز باعث شد تا بهش ایمان بیارم،

که زمانی که به هرچیزی حتی دلبستگی هات دلخوش هستی و کلی تلاش و دوندگی میکنی تا بهشون برسی یا ازشون دور شی و بعد از این که از چپ و راست میخوره توی ذوقت و میفهمی اون آرزوها هم با سراب برابر هستن و فکر بهشون فقط باعث سر درد میشه و به قول معروف میخوای که بی تفاوت شی حتی اندازه ارزن (به اصطلاح منطقی شی)، خدا اون رو جوری میفرسته که خودت هاج و واج میمونی و نمیدونی چه بازخوردی باید داشته باشی، دقیقا اگه دو روز قبلش اون اتفاق میوفتاد از خوشی راهی بیمارستان خانواده ارتش میشدی !!

فقط نمیدونم چرا خدا توی مسائل حال گیری خودش رو بیشتر نشون میده و ما هم طبق معمول شکرگزاریم ..


این دو سه روز اندازه سه ساله پیش گذشت .. 


ممنون بابت این دو سه روز ..


ثبت شده در جمعه 94/10/11 ساعت 8:50 عصر توسط Mahdi نظرات شما () |

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تـو، عزیـــز دل سلام از مـــاسـت

تو یه رویــــای کوتاهی، دعــای هر سحــرگــاهـــی
شدم خواب عشقت چون مرا این گونه می خواهی

من آن خاموش خاموشم که با شادی نمی جوشم
ندارم هیچ گناهی جــز که از تو چشم نمی پـوشم

تــو غم در شکل آوازی، شکــــوه اوج پــــروازی
نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی

مرا دیــوانــه می خواهی، ز خود بیگانــه می خواهی
مرا دل باخته چون مجنون، ز من افسانه می خواهی

شدم بیگانه با هستـی، ز خود بی خودتر از مستی
نگاهم کن، نگاهم کن شدم هر آنچه می خواستی

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تـو، عزیـــز دل سلام از مـــاسـت

بکُش دل را شهــامـت کن، مرا از غصــه راحـت کن
شدم انگشت نمـــای خلق، مرا تو درس عبـرت کن

بکن حــرف مـــرا بـــاور، نیـــابی از من عاشقتــر
نمی ترسم من از اقرار، گذشت آب از سرم دیگر

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست
سلام بر روی ماه تـو، عزیـــز دل سلام از مـــاسـت

 


.: Download :.

 


ثبت شده در پنج شنبه 94/10/10 ساعت 11:27 صبح توسط Mahdi نظرات شما () |

دل چون آینه‌ی اهل صفا می‌شکنند

که ز خود بی‌خبرند این ز خدا بیخبران


دل من دار که در زلف شکن در شکنت

یادگاریست ز سر حلقه‌ ی شوریده سران


گل این باغ بجز حسرت و داغم نفزود

لاله رویا تو ببخشای به خونین جگران


ره بیداد گران بخت من آموخت ترا

ورنه دانم تو کجا و ره بیداد گران ..



- شهریار


ثبت شده در پنج شنبه 94/10/10 ساعت 11:1 صبح توسط Mahdi نظرات شما () |

فرض بر این که میان من و تو هیچ نبود

تو !! نباید شب یلدا به دلم سر بزنی؟؟!


- امید احسان زاده

ثبت شده در سه شنبه 94/10/1 ساعت 9:0 صبح توسط Mahdi نظرات شما () |


Design By : Mahdi _ 2015